حالا که رفته ای
ساعتهــــا به
این می اندیشم ، که چرا زنــــده ام هنـــوز ؟
مگـه نگفتـــه
بــودم بی تــــو میمیرم ؟
خدا یادش رفته
است مرا بکشــــد
یا تــــــو قرار
است برگردی ؟
باتشکر از محمدرضا داداش عزیزم
چرا پیوسته میگویی، دل شیدا نمی بینم
چرا پیوسته می گویی، قد رعنا نمی بینم
چرا با آیه های یاس خود دایم پریشانی
و گویی از پس امروز خود فردا نمی بینم
چرا با این همه دریا فقط از قطره می گویی
تلنگر می زنی بر خود که من دریا نمی بینم
چرا با این همه عاشق تو از معشوق بیزاری
و مجنون وار می گویی که من لیلا نمی بینم
همه زیبا و شیدایند در این عالم که می بینی
عوض کن رنگ چشمانت، نگو زیبا نمی بینم
بسیار زیبا بود...
مرسی