گفتمش: دل می خری !؟
پرسید چند؟
گفتمش :دل مال تو، تنها بخند
تا به خود باز آمدم او رفته بود
دل زدستش روی خاک افتاده بود
جای پایش رویه دل جا مانده بود
ماهیگیردلش سوخت …
این بارماهی بودکه ازتنهایی قلاب رارهانمیکرد
نه عاشق بودم و نه آلوده به افکار پلید
من به دنبال نگاهی بودم که مرا از پس دیوانگی ام
می فهمید
و خدا می داند
سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود
زندگی هنگامه فریاد هاست
سرگذشت و در گذشت یادهاست
عاشقی فریاد تنها بودن است
رنج ما تاوان انسان بودن است
خیلی برام جالبه که دو نظر گذاشته شده باهم یکی هستن
خیلی برام جالبه که دو نظر گذاشته شده باهم یکی هستن
برا منم جالب شد...
این بر میگرده به نوشته شما که تاثیرش به این شکل بوده...
راستی حامد جان
یه سوال داشتم
شما نرم افزار تبدیل پی دی اف به ورد رو دارید؟
من یه تحقیق دارم که دو قسمتش پی دی اف هستش
دوستم نرم افزار تبدیل رو داده بهم ولی نصفه نصب میشه یعنی نصب نمیشه
این دوتا پی دی اف سر جمع 20 صفحه هم نیست اما باید به ورد تبدیل کنم و پاور پوینت کنم
اگه شما این نرم افزار رو دارید براتون مقدروه که برام به ورد تبدیل کنید و لینکشو بذارید وبلاگم؟
ممنون میشم
البته اگه زحمتی نیست
امیدوارم امسال برای همه ی ما خوب باشه
و در سال جدید به تمام آرزوهاتون برسید
سلام دریا جان
اول از هرچیز ممنونم و منم آرزو دارم حداقل امسال متفاوت باشه از سالهای نه چندان خوب گذشته حداقل برای خودم و سالهای بهتری باشه برای شما و بقیه ی دوستان
اما در مورد نرم افزار اینکه متاسفانه من ندارم ولی اگه ژیداشم کنی فقط متن انگلیسیو میتونی تبدیل کنی و اگه فارسی باشه نتیجه ای نمیگیری
من شرمندت شدم دوست خوبم
انشاا... موفق باشی
چرا پیوسته میگویی، دل شیدا نمی بینم
چرا پیوسته می گویی، قد رعنا نمی بینم
چرا با آیه های یاس خود دایم پریشانی
و گویی از پس امروز خود فردا نمی بینم
چرا با این همه دریا فقط از قطره می گویی
تلنگر می زنی بر خود که من دریا نمی بینم
چرا با این همه عاشق تو از معشوق بیزاری
و مجنون وار می گویی که من لیلا نمی بینم
همه زیبا و شیدایند در این عالم که می بینی
عوض کن رنگ چشمانت، نگو زیبا نمی بینم