Hamed

خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

Hamed

خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

خاطرات نه سر دارند و نه ته

با مداد رنگی هایم
یاد خوب آمدنت را نقاشی می کشم !
و جاده سفید رفتنت را خط خطی ...
کسی نیست که
زندگی را برایم دیکته کند
و غلط هایم را بگیرد
و دور روزهای اشتباهم
خط قرمز بکشد
و مجبورم کند که
از روی تجربه ها ده بار بنویسم ...
کسی نیست ...
 
هیچ کس...





خاطرات نه سر دارند و نه ته ...

بی هوا می آیند تا خفه ات کنند . . .

میرسند گاهی وسط یک فکر . . . !

گاهی وسط یک خیابان . . .

سردت می کنند . . . داغت میکنند . . .

رگ خوابت را بلدند . . .

زمینت می زنند . . .

خاطرات تمام نمی شوند . . .

تمامت می کنند !!!

.....................

با تشکر از دوست خوبم کژال (مدیر وبلاگ روستای دلم)


نظرات 2 + ارسال نظر
دریا جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:27 ب.ظ http://azjensebaranam.blogsky.com

cheghadr zibaaaaaaaaa

مرسی دریا جان

kazhal چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:26 ق.ظ http://rustayedelam.persianblog.ir/

امروز
خاطراتت را سوزاندم
اما!
بوی خوش هیزمش بیقرارم کرد؛
اتفاق تازه ای نیست!!
دوباره
“دل تنگت”
شدم…


کژال***

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد