Hamed

خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

Hamed

خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

وشاید همین یک لحظه

ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ : ﺩﻭ ﺧﻂ ﻣﻮﺍﺯﯼ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺮﺳﻨﺪ

ﻣﮕﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﺪ ....

ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﻢ ؛

ﭘﺲ ﭼﺮﺍﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺮﺳﯿﺪﻡ ! ؟؟

ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﻠﺨـﯽ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ..

ﺷﺎﯾﺪ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﻂ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ !!..



میروی و من فقط نگاهت میکنم

تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم بی تو،

یک عمر فرصت برای گریستن دارم

اما برای تماشای تو،

همین یک لحظه باقی است

وشاید همین یک لحظه

اجازه زیستن در چشمان تو را داشته باشم

نظرات 1 + ارسال نظر
سردار امیر سپهبدِ خلبان، محمدرضا :) پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:48 ب.ظ

سلام سرتیپ، خوبی؟ کجاهایی خبری ازت نیست؟!! البته این روزا از هیچکس خبری نیست :(
خواستم بگم مطالبت خیلی قشنگه. خیلی وقتا سر میزنم اینجا، شرمنده اگه کم کامنت میزارم.
سر بزن به ما، به هر طریق! خوشال میشم...

سلام به روی ماهت سردار عزیز داداشیه مهربونم
ممنونم.خیلی لطف کردی
من در خدمتتم همیشه
دشمنت شرمنده. همین که یادی از ما میکنی برامون یه دنیاست.
برات آرزوی موفقیت و کامیابی دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد