-
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
سه‌شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1392 21:15
از ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : چه کسی ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ؟ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ خندید و ﮔﻔﺖ: "ﻋﺸﻘﻢ" ﺭﺍ... ﮔﻔﺘﻨﺪ : "ﻋﺸﻘﺖ" ﮐﯿﺴﺖ ؟؟ ﮔﻔﺖ : "ﻋﺸﻘﯽ" ﻧﺪﺍﺭﻡ !! ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺑﺮﺍﯼ "ﻋﺸﻘﺖ" ﺣﺎﺿﺮﯼ ﭼﻪ کارها ﮐﻨﯽ....؟ ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﺎﻗﻼﻥ ﻧﻤﯿﺸﻮﻡ، ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ...، خیانت نمیکنم... دور نمیزنم.... وعده سر خرمن...
-
پایداری دینامیکی
سه‌شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1392 21:14
تو بحث کنترل یه مبحثی داریم به نام "پایداری دینامیکی یا سیگنال کوچک": این مبحث میگه که اگر قطبهای یه سیستم ناپایدار باشند، اون موقع تحت هر اختلالی، سیستم حتی اگر اختلال رو به سلامت پشت سر بذاره بازم نمیتونه به شرایط ایستا برسه و در نهایت ناپایدار میشه و یا اینکه خیلی دیر به پایداری میرسه. پایداری یا...
-
دلم برات تنگ شده
یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1392 17:22
دلم برات تنگ شده جونم، میخوام ببینمت نمیتونم بین ما دیوارهای سنگی ، فاصله یک عمر میدونم بغض ترانمو شکستم ، میخوام بگم عاشقت هستم توعین ناباوری یک شب ، خالی گذاشتی هر دو دستم تو بودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته ی من نیمه شب از خوابم پامیشم ، نیستی پیشم نیستی پیشم...
-
آره دوست دارم
دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1392 12:33
خیلی وقته دلم می خواد بگم دوست دارم بگم دوست دارم ، بگم دوست دارم از تو چشمای من بخون که من تو رو دارم فقط تو رو دارم ، بی تو کم میارم ************ نبینم غم و اشکو تو چشمات نبینم داره میلرزه دستات نبینم ترسو توی نفسهات ببین دوست دارم ************ منم مثل تو با خودم تنهام منم خسته از تموم دنیام منم سخت میگذره همه شبهام...
-
فقط خوابت را...
پنج‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1392 11:15
تو چه میفهمی از روزگارم از دلتنگی هایم گاهی به خدا التماس میکنم خوابت رو ببینم میفهمی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فقط خوابت را... خوش به حال باد گونه هایت را لمس می کند و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد! کاش مرا باد می آفریدند تو را برگ درختی خلق می کردند؛ عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟! در هم می پیچند و عاشق تر می شوند…
-
دلــــــم یکـــــ خیابــــــان می خــــواهد
پنج‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1392 11:10
و تو هیچگاه نخواهی فهمید که من با یاد همان دقایقی که کنار هم بودیم ، سال هایی را که بی تو گذشت زنده مانده ام ! آره... سینمای ذهنم هر شب همان فیلم همیشگی را پخش میکند … خاطرات بودنت را … دلــــــم یکـــــ خیابــــــان می خــــواهد .. کـــه بشــــود بـــا تــــــ ♥ ــو قـــدمــ زد .. جایی کهــ مردمــــش زبـــــان مــا...
-
به ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﻦ
یکشنبه 29 دی‌ماه سال 1392 10:14
ﺏ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﻦ !! ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﮕﻪ ﭼﻪ ﻣﺮﮔﺘﻪ. ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺨﻮﺷﯿﻢ ﺷﺪﻩ نت. ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﯽ ﺑﻬﻢ ﻧﯿﻮﻣﺪﻩ. ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﺍﺯﻫﻤﻪ ﺭﻭﺩﺳﺖ ﺧﻮﺭﺩﻡ. ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺣﻤﻪ ﺩﻟﻪ ﻫﻤﻪ ﺷﺪﻡ ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ ﻣﺮﺣﻢ ﺩﻟﻢ ﻧﺸﺪ. ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﺮ ﺍﻫﻨﮕﯽ ﺯﺩﻡ ﺯﯾﺮ ﮔﺮﯾﻪ. ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﻐﻀﻤﻮﺟﻠﻮ ﻫﻤﻪ ﻗﻮﺭﺕ ﻣﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻭﻗﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻨﻢ ﺍﺭﻩ ﺏ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﻦ !!...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 28 دی‌ماه سال 1392 22:53
صدای بال و پر جبرئیل می آید شب است و ماه به آغوش ایل می آید لب کویر پس از این ترک نخواهد خورد که ساقی از طرف سلسبیل می آید لباس خاطره را از حریر عشق بدوز حلیمه! نزد تو فردی اصیل می آید نگاه آمنه از این به بعد می خندد چرا که معجزه ای بی بدیل می آید *** میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1392 10:57
یه وقتایی یه حرفایی چنان آتیشت میزنه که دوست داری فریاد بزنی، ولی نمیتونی! دوست داری اشک بریزی، ولی نمیتونی! حتی دیگه نفس کشیدنم برات سخت میشه! تمام وجودت میشه بغضی که نمیترکه، به این میگن "درد بی درمون"
-
لیــــدا
یکشنبه 22 دی‌ماه سال 1392 01:15
این نامه رو لیدا فقط بخونه فقط میخوام که حالمو بدونه کلاغا اطراف منو گرفتن ، از دور مزرعه هنوز نرفتن لیــــدا ، دارن نقل و نبات میپاشن تا عشق و خون دوباره همصدا شن لیدا چقد دلم برات تنگ شده ، نیستی ببینی که سرت جنگ شده نیستی ولی همیشه همصدایی لیدای من دریای من ، کجایی
-
به من یادبده
شنبه 21 دی‌ماه سال 1392 23:56
این روزها زیــــــــادی ساکت شــــــــــده ام ، نمی دانــــــم چـــــــرا حرفــــــــهایم، به جـــــــــــــای گلو از چشمهایم بیرون می آیند… *** به من یادبده : بی معرفتی را… نامردی را… بی وجدانی را… باهرکس بایدمثل خودش رفتار کرد! ***
-
یا امام زمان(عج)
جمعه 20 دی‌ماه سال 1392 23:50
تورو حتی تو رویامم ندیدم ولی یه عمره جات خالیه پیشم ندیدمت چه احساس غریبی ندیدم و برات دلتنگ می شم فقط بگو کدوم هفته کدوم روز کجا منتظر رسیدنت شم می خوام کاری بدم دست خودم که خودم بهونه ی اومدنت شم سپردی دست کی پیراهنت رو که یه عمره برامون نمیآره چه بوی نرگسی پیچیده اینجا اگه این باد سرگردون بزاره بیا تا کفترا دورت...
-
روی دریا کف نشیند ، قعر دریا گوهر است
جمعه 20 دی‌ماه سال 1392 00:22
میگویند کلمات میتوانند سخت ترین لحظه ها را توصیف کنند! اما هرگز شکستن قلب قابل توصیف نیست... *** غمگینم مثل عکسی دراعلامیه ترحیم... که حتی لبخندش دیگران رامی گریاند. *** شب که می شود... شروع می شود، ای کاش هایِ من...!!! *** زنـבگے زیباسـتـــ ..../ بــﮧ زیبایے چشمهاے پـُـفـ ڪرבه از هِق هِق هــآے شَبــآنـﮧ(!) بــﮧ...
-
تو...
دوشنبه 16 دی‌ماه سال 1392 12:43
ماهایی که دیگه نه از اومدن کسی ذوق زده میشیم نه کسی از کنارمون بره حوصله داریم نازشو بخریم که برگرده ماها آدمای بی احساس نیستیم ماها بی معرفت و نا مردم نیستیم یه زمانی یه کسایی وارد زندگیمون شدن که یه سری بــــاورامونو از بین بـــردن ! میدانم ؛ دیگر برای من نیستی ! اما... دلی که تنگ باشد این حرفها را نمیفهمد .
-
دبدار اتفاقی، یک عمر آرزوشه...
سه‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1392 23:27
هنوز همونم که میخوای هنوزم عاشقت موندم تو زیر چتر کی رفتی؟! که زیر گریه جا موندم هنور همونم که میخوای یکی مثل خدا تنها یکی که خم نشد زیر غم سنگین این دنیا ... اونی که عاشقت بود تنها نفس نفس زد اونی که هرکسی رو غیر از تو ساده پس زد اونی که خاطراتت هر لحظه روبروشه دیدار اتفاقی یک عمر آرزوشه . . . آسون نبود یه عمری بی تو...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 11:38
قلب من به تیغ کسی زخم برداشت که از او انتظار محبت داشتم نه فراموشی...
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 23:37
آره تو... تویی که از اسم هستی خوشت میومد! خیلی دلم برات تنگ شده خیلی...
-
زمستون
پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1392 23:57
زمستون تن عریون باغچه چون بیابون درختا با پاهای برهنه زیر بارون نمیدونی تو که عاشق نبودی چه سخته مرگ گل برای گلدون گل و گلدون چه شبها نشستن بی بهانه واسه هم قصه گفتن عاشقانه چه تلخه چه تلخه باید تنها بمونه قلب گلدون مثل من که بی تو نشستم زیر بارون زمستون زمستون برای تو قشنگه پشت شیشه بهار زمستونها برای تو همیشه تو مثل...
-
آدمای دلتنگ
پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1392 23:52
آدمای دلتنگ ؛ وقتایی که خیلی بهشون خوش میگذره و میخندن ، یهو سرشون رو برمیگردونن اونوری … یکم ثابت میشن یواش یواش چشماشون پر اشک میشه
-
ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ
پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 16:09
ﺑﻌﻀــــﯽ ﻭﻗــﺖ ﻫــﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﻮ ﺑـــــــــﻪ ﺯﻭﻭﻭﺭ ﺑﮑﻨـــﯽ ﺗﻮ ﻣﻐﺰﺕ ﮐــﻪ ﺍﮔـــﻪ ﺩﻭﺳﺘـــﺖ ﺩﺍﺷــﺖ ، ﺍﻭﻧـــﻢ ﺍﻻﻥ ﻣــﺚِ ﺗــﻮ ﺧــﻮﺍﺏ ﻧـﺪﺍﺷــﺖ !! ﺍﻣــــﺎ ﺍﻭﻥ ﺭﺍﺣـــﺖ ﺧــﻮﺍﺑﯿــﺪﻩ ﻭ ﺗـــﻮ ، ﺗﻮﯼِ ﺳﮑــﻮﺕ ﺑﯿــﺪﺍﺭﯼ ﻣﯿﮑﺸــــﯽ ! ﺑﻪ ﺧــﺎﻃﺮﻩ ﻫــﺎﺕ ﻓﮑــﺮ ﻣﯿﮑﻨـــــﯽ ﻭ ﻧﻤﯿﺘـــﻮﻧﯽ ﺑﺎﺯﻫــــﻢ ﺑﺎ ﺑﺪﯼ ﻫــﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﺮﺩﻩ "ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ " ﺑﻨﺎﻣﯿـــﺶ...
-
I will always love you
پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 15:33
If...I should stay, I would only be in your way. So I'll go, but I know I'll think of you every step of the way. And I will always love you. I will always love you. You, my darling you. Bittersweet memories that is all I'm taking with me. So, goodbye. Please, don't cry. We both know I'm not what you, you need. And I...
-
او را از دست داده ام
شنبه 16 آذر‌ماه سال 1392 23:00
نیمه شب سرد زمستانی ست تمام اهل خانه در خواب اند من اما... در تاریکی اتاق خود منتظرم نگاهم هر چند دقیقه یک بار به گوشی ام است مثل همیشه در انتظار پیامی از اویم منتظر ظاهر شدن نام زیبایش بر روی صفحه گوشی ام پیامی که آغازگر یک گفتگوی شبانه است لالایی هر شبم خواندن و شنیدن حرفهای اوست باز هم به صفحه گوشی خیره میشوم این...
-
داروی تلخ
جمعه 15 آذر‌ماه سال 1392 15:38
از زندگی کسی حذف شدم ؛ که برای داشتنش خیلی ها را از زندگی ام حذف کرده بودم چه داروی تلخی است وفاداری به خائن، صداقت با دروغگو، و مهربانی با سنگدل
-
آﺩﻣﺎﯼ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ
پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1392 12:11
آﺩﻣﺎﯼ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻋﺎﺷﻖ میشن ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺣﺴﺎﺳﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﯿﺪﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻬﺖ میگن ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ﺩﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ﺗﻨﻬﺎﺕ میزارن ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺯﺧﻤﯽ ﺑﺸﻦ ﺳﺎﮐﺖ میشن ﭼﯿﺰﯼ نمیگن ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺮﻥ ﻭ ﺩﯾﮕﻪ هیچوقت ﺑﺮ نمیگردن تو را به لطافت گلبرگ های چشمانت ... به بلندای نگاهت قسمت دادم .... که دلیل تپش های قلبم...
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1392 21:21
-
آدم معمولی
جمعه 8 آذر‌ماه سال 1392 23:15
ما آدم معمولیا وقتی دلمون میگیره میریم لب پنجره با یه لیوان چایی خیره میشیم به دور دستا... احساس آرامش می کنیم... سلامتی ما معمولیا که نه "آرزوی" کسی هستیم و نه "آویزون" کسی...!!! و احساس آرامش میکنیم... سلامتی ما معمولیا که نه "آرزوی" کسی هستیم و نه آویزون کسی...
-
راستی...این دل! دل می شود؟
سه‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1392 21:11
ساعاتی پ یـــــ ش ز یـــــ ر باران بود مـــــ ، بی چتر ! تنها ب یـــــ نی سرخ مـــــ لو مـــــ یـــــ داد مرا ؛ که بار یـــــ ده ا مـــــ ه مـــــ راه ابرها ... ا مـــــ ا تابلوی قشنگی شده بود یـــــ مـــــ : مـــــ ن و جاده و بارون ... ! سلا مـــ روزگار … چه م یــــ ک نـ ـــ ی با نا مـــــ ردی مـــــ ردمان … مـــــ ن...
-
بدون شرح
دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1392 23:17
-
السلام علیک یا ابا عبدالله
سه‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1392 11:40
فرا رسیدن ایام سوگواری آقااباعبدالله الحسین و(۷۲)تن ازیارانش را برای تمام عزاداران آنحضرت تسلیت میدارم السلام علیک یا ابا عبدالله
-
یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته
شنبه 11 آبان‌ماه سال 1392 00:16
خدایا سرده این پایین، از اون بالا تماشا کن؛ اگه میشه فقط گاهی، خودت قلب منو"ها"کن؛ خدایا سرده این پایین، ببین دستامو می لرزه! دیگه حتی همه دنیا، به این دوری نمی ارزه؛ تو اون بالا من این پایین، دوتایی مون چرا تنها؟ اگه لیلا دلش گیره، بگو مجنون چرا تنها؟ بگو گاهی که دلتنگم، ازاون بالا تو می بینی؛ بگو گاهی که...