Hamed

خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

Hamed

خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

دلم برات تنگ شده



دلم برات تنگ شده جونم، میخوام ببینمت نمیتونم

بین ما دیوارهای سنگی ، فاصله یک عمر میدونم

بغض ترانمو شکستم ، میخوام بگم عاشقت هستم

توعین ناباوری یک شب ، خالی گذاشتی هر دو دستم

تو بودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من

تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته ی من

نیمه شب از خوابم پامیشم ، نیستی پیشم نیستی پیشم

بازدیوونه میشم دوریه تو تیشه زد به ریشم نیستی پیشم

بی صدا از من خالی میشم ، همصدا با بی بالی میشم

گونه هام خیس از شبنم غم نیستی پیشم

تو بودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من

تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته ی من



نظرات 1 + ارسال نظر
kazhal یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:41 ب.ظ http://rustayedelam.persianblog.ir/

آتش ِ روی ِ آتش می دانی چیست ... ؟
که دل َم ...
برای ِ دل َم که دارد می سوزد ...
می سوزد ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد